جدول جو
جدول جو

معنی خروس قندی - جستجوی لغت در جدول جو

خروس قندی
(خُ سِ قَ)
خروس مانندی از نبات قند بشکل خروس و ملون برای سرگرمی کودکان. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

لقب یا نام برادرزادۀ پروسی است که با اسکندر جنگ و سپس دوستی کرد وی به روایت دیودور هنگامی که اسکندر بدرون هند میراند فرار کرده نزد مردم گاندرید (یا گانگرید که مردم کنار رود گنگ بوده اند) رفت اسکندر خشمناک گشته هفس تیون سردار خود را با دسته ای مأمور کرد که مملکت او را گرفته به پروس که عم ّ وی بود بدهد،
لغت نامه دهخدا
(خُسِ جَ)
خروسی که برای جنگ آماده شده است. (یادداشت بخط مؤلف) ، آنکه بی علت با همه کس جنگ کردن خواهد، و بیشتر در موردبچه ها بکار میرود. (یادداشت بخط مؤلف). پرخاشجو.
- مثل خروس جنگی، آنکه برای جنگ با همه کس آماده است
لغت نامه دهخدا
تصویری از خروس جنگی
تصویر خروس جنگی
خروسی که برای جنگ آماده شده است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خروس جنگی
تصویر خروس جنگی
خروسی که برای خروس بازی تربیت کنند، آدم شرور و دعواطلب، خروچ
فرهنگ فارسی معین